بدون عنوان
سلام .این عکسای جدید سیروان رو واستون گذاشتم . امید وارم خوشتون بیاد .سیروان جون امروز بابای مامانت اومد رشت حالا نمیدونم تو وقتی بزرگ شدی چی صداش کنی واس همین گفتم بابای مامانی.خوب الان هم طبق معمول خوابی یعنی تازه خوابیدی فدات بشم عزیزه دلم الان میخوام چند تا عکس دیگه هم بذارم منتظر باشین نظر فراموش نشه ...
نویسنده :
nafas
15:24
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم الو ... الو... سلامhttp://ww.8pic.ir/ کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی جواب نمی ده؟ یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده. بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ... هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم . صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟ فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغ...
نویسنده :
nafas
15:45
٩روزت شده
سلام سيروان عزيزم چي بگم از كار هاي عجيب غريبت پتو رو ميپيچيم دورت ميخواي بخوريش تا بيدار ميشي گريه ميكني ما هم چاره اي جز دادن پستونك يا شير بهت نداريم امروزم برديمت حموم اصلا گريه نكردي حتي يك ثانيه تو اين چند روز كشف كردم كه٣ نوع از اخلاقت به من رفته اول اينكه بيرون رفتنو خيلي دوست داري مثل من ابو خبلي خيلي دوست داري مثل من همش هم به قول مامان من دوست داري دهنت بجنبه مثل من،وقتي ميريم بيرون جيكت در نمياد تا ميايم خونه گريت شروع ميشه ، الان داري تو خواب ناز به سر ميبري وقتي اودم بالا سرت داشتي ميخنديدي جديدا تو خواب با صدا ميخندي قبلا بي صدا بود خنده هات خوب فعلا با باي راستي ٩ روزگيت مبارك
نویسنده :
nafas
15:28
بدون عنوان
سيروان جون سلام ، امروز ٨روزت شده و نافت هم افتاد راحت شدي الان داري شير ميخوري انقدر شكمويي هر چيز ي بذارن جلو دهنت ميخوري شير خوردي ميبريمت حموم خيلي كيف ميده بهت خوش ميگذره پس زود تر شيرتو بخور بريم حموم
نویسنده :
nafas
12:52
بدون عنوان
راستي من فعلا نميتونم واستون با اي پد واستون عكس بذارم هر وقت رفتم قايمشهر عكس ميذارم
نویسنده :
nafas
20:08
بدون عنوان
راستي وقتي بدنيا اومدي ٣ كيلو و ٤٠گرم بودي الان شدي ٣/١٠٠ خيلي ريزه ميزه اي فداي اون تنت بشم خاله هات يعني خالتو دختر عمو هاي مامانت كه دختر خاله هامونم كه ميشن هي زنگ ميزنن اس ام اس ميدن قربون صدقت ميرن امروز منو ماماني (مامان بزرگ)برديمت حموم عاشق ابي هر وقت ميري تو اب ساكت ميشي كلا با مزه اي ديگه خوب فعلا با باي
نویسنده :
nafas
20:05