سيروانسيروان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

mama"s boy

بدون عنوان

سلام به همتون،ما خيلي خوش حاليم چون اينجا داره برف مياد،از يه نظر ديكه هم خوشحالم چون وقتي سيروان اينا ميخواستن بر گردن رشت جاده بسته بود برگشتن و من هم خيلي خوشحالم كه سيروان اينجاست،الان ديگه بلدي غلت بزني،جيغ هم ميكشي خيلي زياد،وسط گريه هات ميخندي،وقتي ميذاريمت تو كرير دستشو نگه ميداري كه نيفتي،ديگه وقتي مياي قائمشهر يه لحظه هم رو زمين نيستي همه بغلت ميكنن،حتي سر بغل كردن تو دعواشونم ميشه،الان سه روزه كه اينجا برف ميباره،كاش يه كم بزرگ تر بوديو ميتونستي از اين برف استفاده كني،خب فعلا باي باي،راستي پنج ماهگيت مبارك
14 بهمن 1392

بدون عنوان

سلام عزیز دلم.روز به روز با مزه تر و خوشگل تر میشی.هر کی باهات بازی میکنه یا یه دفعه نگات میکنه میخندی.وقتی میای قائمشهر همه خونه ی ما جمع میشن به خاطر تو.چند ماه دیگه پسر خالت هم به دنیا میاد و همبازی پیدا میکنی نگران نباش.دیگه تو هم تنها نمیمونی.خب فعلا بای بای.راستی 4 ماهگیت مبارک  
15 دی 1392

بدون عنوان

سلام.من الان خیلی خوشحالم.چون تو و مامانتو بابات دارین میاین.تا 2،3 ساعت دیگه میرسین خیلی خیلی خوشحالم . دوست دارم زود تر برسین.امیدوارم زود بگذره.فعلا بای بای  
13 آذر 1392

3 ماهگیت مبارک

 سلام شما چرا انقدر حرف میزنی آقا پسر یه سره حرف میزنی. دیروز زنگ زدم به مامانت گفت شب یلدا میاین . خیلی خوشحالم. نگران نباش هر دفعه که میای اینجا انقدر بغلت میکنن به تو هم خوش میگذره.فعلا بابای. راستی 3 ماهگیت مبارک
12 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به mama"s boy می باشد